کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری مقاوم به تغییرات اقلیمی
تغییرات اقلیمی بهعنوان یکی از چالشهای جدی زیستمحیطی، تأثیرات مخربی بر زیرساختها و زندگی شهری دارد. در این مقاله، به بررسی کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری بهمنظور افزایش مقاومت این فضاها در برابر تغییرات اقلیمی پرداخته شده است. پژوهش با روش مروری و تحلیل محتوای کیفی انجام شده و به تحلیل مبانی نظری، بررسی نمونههای موفق و شناسایی چالشها و فرصتهای استفاده از اصول بومسازگار در طراحی شهری میپردازد. نتایج مطالعه نشان میدهد که بکارگیری زیرساختهای سبز، بازچرخانی آب، استفاده از مصالح بازیافتی و کاهش مصرف انرژی میتواند بهطور موثری کیفیت زندگی شهری و پایداری محیطزیست را بهبود بخشد. بهعلاوه، یافتهها نشان میدهند که چالشهای مهمی مانند محدودیتهای مالی و سیاستی، نبود آگاهی کافی و موانع اجرایی میتواند باعث کاهش کارایی این اصول شود. در این راستا، پیشنهادهایی برای تقویت همکاری بینالمللی، افزایش آموزشهای تخصصی و تدوین سیاستهای حمایتی ارائه شده است. همچنین، این پژوهش به اهمیت استفاده از فناوریهای هوشمند در مدیریت منابع شهری و ایجاد بسترهای آموزشی برای شهروندان و سیاستگذاران تأکید دارد. با توجه به اهمیت روزافزون تغییرات اقلیمی، بهکارگیری اصول بومسازگار در طراحی شهری نهتنها به کاهش اثرات منفی اقلیمی کمک میکند، بلکه میتواند به عنوان رویکردی پایدار برای ارتقای کیفیت زندگی در شهرها و بهبود زیستپذیری آنها مؤثر باشد.
کاربرد اصول ارگونومی در طراحی فضاهای عمومی شهری: مطالعهای بر مدلهای نوین
این پژوهش به بررسی کاربرد اصول ارگونومی در طراحی فضاهای عمومی شهری و تأثیرات آن بر تجربه کاربران و تعاملات اجتماعی پرداخته است. هدف این مطالعه، تحلیل چگونگی بهبود کیفیت زندگی شهری و رضایتمندی کاربران از طریق بهکارگیری مدلهای نوین ارگونومیک در فضاهای عمومی است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که طراحیهای ارگونومیک، علاوه بر بهبود راحتی جسمانی و کاهش خستگی، باعث افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق کاربران به فضا میشود. این پژوهش از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با کاربران فضاهای عمومی شهر تهران و تحلیل کیفی دادهها به بررسی اثرات مبلمان ارگونومیک، دسترسی آسان و فضاهای چندمنظوره پرداخته و نشان میدهد که این عوامل میتوانند به ایجاد فضاهای پویا و جذاب برای کاربران منجر شوند. در پایان، مقاله پیشنهاداتی برای بهبود طراحیهای ارگونومیک آینده ارائه میدهد؛ از جمله توجه به نیازهای متنوع کاربران، استفاده از فناوریهای هوشمند در فضاهای عمومی و طراحیهای انعطافپذیر. همچنین، پیشنهادهایی برای مطالعات آینده در خصوص بررسی تأثیرات ارگونومی بر سلامت روانی و جسمانی کاربران و بومیسازی اصول ارگونومی در فرهنگها و اقلیمهای مختلف مطرح شده است.
تحلیل الگوهای هویتی در طراحی فضاهای شهری مبتنی بر اصول هنر اسلامی
این پژوهش به بررسی نقش اصول هنر اسلامی در تقویت هویت فرهنگی و تعلق مکانی در طراحی فضاهای شهری میپردازد. استفاده از عناصر کلیدی هنر اسلامی مانند هندسه منظم، رنگهای خاص، الگوهای تکراری و نمادهای فرهنگی در معماری و طراحی شهری، علاوه بر زیباسازی فضاها، به ایجاد پیوند معنوی و عاطفی میان شهروندان و محیط کمک کرده و حس تعلق به مکان را در آنها تقویت میکند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که استفاده از هندسه و تقارن در طراحی مساجد و میدانهای عمومی به تقویت حس نظم و هماهنگی میان افراد منجر میشود و فضایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگی فراهم میآورد. همچنین، استفاده از رنگهای آرامشبخش مانند آبی و سبز که در هنر اسلامی متداول هستند، موجب افزایش حس تعلق و ارتباط معنوی در میان افراد میشود. بررسی نمادها و الگوهای تکراری نیز نشان میدهد که این عناصر با ایجاد حس تداوم و ثبات در فضاهای عمومی، به تقویت هویت فرهنگی و ایجاد پیوند عمیقتر با ارزشهای بومی کمک میکنند. این پژوهش بر آن است که با ارائه راهکارهایی بر مبنای اصول هنر اسلامی، بتوان در طراحی فضاهای شهری معاصر به ایجاد فضایی معنادار و هویتبخش پرداخت که نه تنها با نیازهای فیزیکی بلکه با نیازهای فرهنگی و معنوی افراد نیز هماهنگی داشته باشد. این رویکرد میتواند به عنوان راهکاری موثر برای مقابله با چالشهای جهانیسازی و حفظ ارزشهای فرهنگی و اجتماعی در شهرهای اسلامی به کار رود.
بررسی تأثیر فضاهای نیمهباز در تعاملات اجتماعی شهرهای مدرن
این مقاله به بررسی تأثیر فضاهای نیمهباز بر تعاملات اجتماعی در شهرهای مدرن پرداخته است. هدف اصلی تحقیق، شناسایی و تحلیل عواملی است که در طراحی فضاهای نیمهباز میتوانند به تقویت تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی شهری کمک کنند. روش پژوهش به صورت کیفی و مبتنی بر مشاهدههای مستقیم، مصاحبههای نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی است. یافتهها نشان میدهد که فضاهای نیمهباز، با ایجاد محیطی مناسب و دوستانه، امکان تعاملات اجتماعی را برای شهروندان فراهم میکنند و در کاهش احساس انزوا نقش موثری دارند. عواملی چون دسترسی به عناصر طبیعی، نورپردازی مناسب، وجود امکانات رفاهی و حفظ حریم شخصی به عنوان عوامل کلیدی در بهبود کیفیت تعاملات اجتماعی در این فضاها شناسایی شدهاند. همچنین، نقش فرهنگ و ارزشهای اجتماعی در نحوه استفاده و میزان تعاملات اجتماعی در فضاهای نیمهباز بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که طراحی این فضاها باید با توجه به ویژگیهای فرهنگی جامعه هدف صورت گیرد. در پایان، پیشنهادات کاربردی برای طراحان شهری و معماران ارائه شده و پیشنهاداتی برای پژوهشهای آتی به منظور بررسی تاثیر نوع و کیفیت امکانات رفاهی و همچنین مطالعه مقایسهای در فرهنگهای مختلف مطرح شده است.
تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی
پژوهش حاضر به تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی میپردازد و اهمیت طراحی این فضاها را در ارتقای کیفیت زندگی و سلامت روانی کاربران بررسی میکند. فضاهای عمومی شهری به عنوان مکانهایی برای تعاملات اجتماعی و تقویت حس تعلق مکانی نقش مهمی در جامعه دارند و بهبود طراحی آنها میتواند تأثیرات مثبت فراوانی بر رفتار و احساسات کاربران داشته باشد. این مطالعه مروری با بررسی مقالات و پژوهشهای مرتبط، چارچوبی نظری و مدل مفهومی برای تحلیل این فضاها ارائه میدهد. نتایج نشان میدهد که استفاده از مؤلفههای بصری همچون نورپردازی، رنگ، و فرمهای هنری در طراحی فضاهای عمومی، میتواند احساس امنیت، آرامش و تعلق مکانی را تقویت کرده و به افزایش تعاملات اجتماعی کمک کند. همچنین، یافتهها حاکی از آن است که ترکیب اصول روانشناسی محیطی و زیباییشناسی در طراحی فضاهای عمومی میتواند به کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی شهری منجر شود. این پژوهش همچنین به محدودیتهای موجود اشاره کرده و پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی ارائه میدهد که شامل انجام پژوهشهای میدانی و بررسی اثرات طراحیهای مختلف بر گروههای مختلف سنی است. این مطالعه با هدف ایجاد یک الگوی عملی برای طراحان و برنامهریزان شهری، نشان میدهد که چگونه طراحی متناسب فضاهای عمومی میتواند به توسعه جامعهپذیری و تقویت پیوندهای اجتماعی کمک کند.
تاثیر ساختارهای متحرک در طراحی فضاهای داخلی با استفاده از اصول معماری هوشمند
این مقاله به بررسی نقش ساختارهای متحرک در طراحی داخلی با رویکرد معماری هوشمند پرداخته و تاثیرات این ساختارها بر کارایی، انعطافپذیری و تجربه کاربری فضاهای داخلی را تحلیل میکند. پژوهش حاضر، که بهروش مروری انجام شده است، نشان میدهد که ساختارهای متحرک، از طریق قابلیت تغییرات آنی و تنظیم فضا، به کاربران امکان میدهند تا محیط خود را متناسب با نیازهای عملکردی و زیباییشناختی روزانه تغییر دهند. یافتهها حاکی از آن است که این نوع طراحی داخلی، بهویژه در فضاهای کوچک و چندکاربردی، نه تنها به افزایش بهرهوری فضا و کاهش هزینههای ساختاری کمک میکند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و ایجاد احساس تعلق در کاربران منجر میشود. این تحقیق همچنین به بررسی چالشهای عملی در اجرای معماری هوشمند در طراحی داخلی پرداخته و محدودیتهایی نظیر هزینههای بالا، پیچیدگی فنی و نیاز به نگهداری تخصصی را شناسایی میکند. با تحلیل این چالشها و ارائه راهکارهای پیشنهادی، مقاله به طراحان و معماران کمک میکند تا در مواجهه با این مسائل راهحلهای کارآمدتری برای اجرای ساختارهای متحرک و هوشمند بیابند. در نهایت، این پژوهش با تاکید بر پتانسیلهای معماری هوشمند، نقش اساسی این حوزه را در آینده طراحی داخلی بررسی کرده و پیشنهاداتی برای مطالعات آتی در جهت توسعه فناوریهای هوشمند، پایدار و سازگار با محیط زیست ارائه میدهد. این یافتهها میتوانند بهعنوان منبعی برای معماران و پژوهشگران در جهت بهبود کارایی، بهرهوری انرژی و تجربه کاربری در فضاهای داخلی به کار گرفته شوند.
بررسی اصول ادغام فرهنگی در طراحی فضاهای شهری مدرن و تاریخی
این مقاله به بررسی اصول ادغام فرهنگی در طراحی فضاهای شهری مدرن و تاریخی میپردازد. هدف اصلی، تحلیل روشها و استراتژیهایی است که به کمک آنها میتوان عناصر فرهنگی و تاریخی را با نیازهای مدرن ترکیب کرد تا فضاهایی منسجم، پایدار و دارای هویت فرهنگی قوی ایجاد شود. در این پژوهش مروری، ابتدا به تعریف و تبیین مفهوم ادغام فرهنگی و اهمیت آن در معماری شهری پرداخته شده است. سپس، نظریهها و مدلهای موجود در این زمینه بررسی شده و مطالعات پیشین که به تعاملات فرهنگی و معماری مرتبط هستند، مرور شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ادغام فرهنگی میتواند به تقویت هویت محلی، افزایش حس تعلق به مکان، و بهبود کیفیت زندگی شهروندان منجر شود، اما با چالشهایی چون محدودیتهای اقتصادی و تفاوتهای فرهنگی نیز همراه است. بررسی نمونههای شهری موفق در این زمینه، مانند استانبول، بارسلونا و شانگهای، نشان میدهد که طراحی فضاهای عمومی با توجه به فرهنگ بومی و عناصر معماری مدرن میتواند به جذب گردشگران، افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت همبستگی اجتماعی کمک کند. در پایان، پیشنهاداتی برای بهبود طراحی شهری بر مبنای ادغام فرهنگی ارائه شده که شامل استفاده از رویکردهای مشارکتی، توجه به تنوع فرهنگی و بهرهگیری از فناوریهای نوین میباشد. این پژوهش میتواند بهعنوان چارچوبی نظری برای توسعه شهرهایی با هویت فرهنگی و کارکردهای مدرن مورد استفاده قرار گیرد.
کاربرد اصول روانشناسی محیطی در طراحی فضاهای درمانی و آموزشی
این مقاله به بررسی کاربرد اصول روانشناسی محیطی در طراحی فضاهای درمانی و آموزشی پرداخته و نقش آنها در بهبود تجربه افراد در این فضاها را مورد ارزیابی قرار میدهد. هدف از این مطالعه، شناسایی و تحلیل عواملی است که به واسطه طراحی محیطی میتوانند به کاهش استرس، افزایش تمرکز و بهبود کلی تجربه کاربران در محیطهای درمانی و آموزشی کمک کنند. یافتهها نشان میدهند که عناصر طبیعی همچون نور طبیعی و گیاهان، به طور موثری در کاهش اضطراب و تقویت احساس آرامش بیماران در فضاهای درمانی نقش دارند. همچنین، استفاده از رنگهای آرامشبخش و چیدمان فضا به نحوی که حس حریم خصوصی را برای بیماران فراهم آورد، بهبود کیفیت تجربه درمانی را تسهیل میکند. در فضاهای آموزشی نیز بهکارگیری اصول روانشناسی محیطی مانند نورپردازی طبیعی، رنگهای انگیزهبخش و چیدمان انعطافپذیر به افزایش تمرکز، تقویت تعاملات اجتماعی و ارتقای عملکرد تحصیلی دانشآموزان کمک میکند. این پژوهش ضمن تاکید بر اهمیت طراحی کارآمد محیطهای درمانی و آموزشی، به طراحان و معماران پیشنهاد میدهد که در طراحی این فضاها به نیازهای روانی و اجتماعی کاربران توجه ویژهای داشته باشند. بهکارگیری فناوریهای هوشمند و اصول پایدار در طراحی، میتواند به ایجاد فضاهایی با کیفیت و مناسب برای کاربران منجر شود. در نهایت، این مقاله بر لزوم انجام تحقیقات بیشتر درباره تاثیرات ترکیبی اصول روانشناسی محیطی در شرایط فرهنگی و سنی مختلف تاکید میکند.
دربارهی مجله
تجلی هنر در معماری و شهرسازی یک نشریه علمی-پژوهشی میانرشتهای است که به بررسی تقاطع میان بیان هنری و محیط ساختهشده اختصاص دارد. این نشریه بستری بینالمللی برای دانشمندان، معماران، مهندسان شهرسازی، طراحان، هنرمندان و پژوهشگران فراهم میکند تا مطالعات، بینشها و رویکردهای نوآورانه خود را که موجب غنیسازی و توسعه رشتههای معماری و شهرسازی میشود، ارائه دهند. این نشریه به صورت فصلنامه منتشر میشود و هر شماره شامل مقالات، مطالعات موردی، نقدها و مقالات تحلیلی است که به پر کردن شکاف میان نظریههای هنری و کاربردهای عملی در معماری و طراحی میپردازد و به رویکردی یکپارچه در طراحی، کارکرد، زیباییشناسی و تجربه انسانی در فضاهای ساختهشده میپردازد.
شماره کنونی
مقالات
-
تحلیل زیباییشناسی و کارکرد فضاهای عمومی شهری بر اساس اصول روانشناسی محیطی
لیلا ناصری ; حسین کریمی نیا * ; نسترن بهرامی15-25 -
تحلیل الگوهای هویتی در طراحی فضاهای شهری مبتنی بر اصول هنر اسلامی
مهدی حسینی طباطبایی ; زهرا موسوی فرد *41-56 -
کاربرد اصول مهندسی بومسازگار در طراحی فضاهای شهری مقاوم به تغییرات اقلیمی
زینب روشندل ; احمد کاظمی *71-82